در پشت میله های قفس، از سر ملال
با خط خوش نوشتم
بیتی به حسب حال
« اول بنا نبود بسوزند عاشقان
آتش به جان شمع فتد کاین بنا نهاد»
چشمم میان خط
بر روی لفظ «آتش» لرزید، ایستاد
دیدم: هزار شاخة گل را که بی گناه
در خط آتش اند.
بیدادهای مشعله افروز جنگ را
با خط خون خویش
بر خاک می کشند!
یک قطره اشک سوزان
بر آتش اوفتاد